من و مَـــرد ِ زندگیـم

۲ مطلب در تیر ۱۳۹۴ ثبت شده است

۰۱
تیر

خیلی دلم برا وبلاگ قبلیم تنگ شده:(

اما...

اشالا ی روزی دوباره ب دستش بیارم

امروز 5 روز هست ک از ماه رمضون میگذره...

دیشب با آقای همسر رفتیم بیرون دور دور

اول رفتیم خونه مامان بزرگم. چون قرار بود من پول ازشون بگیرم...

و بعد هم دور دور

رفتیم فلافلی و من دوتا ساندویچ فلافل خریدیم و اومدیم دوتایی تو ی فلکه و زدیم بر بدن ^_^

و کنار فلکه ای ک بودیم آب برگه ای بود ک آقای همسر سریع پرید دو تا کاسه آب برگه آلبالو گرف و اونم جاتون خالی خوردیم:)

الان ک دارم از خوردنای دیشبم تعریف میکنم دهنم آب افتاده ^_^

و بعدش اومدیم خونه ما... همه تو خونه خواب بودن.. ماهم فتیم یکم بالا پشت بوم نشستیم و اومدیم پایین (طبقه من و اقای همسر، چون خالی هست من و همسر همیشه میریم اونجا)

یکم هم اونجا بودیم و اقای همسر ساعت 2.25 دقیقه بود ک رف...

۰۱
تیر

سلام

من از اون دسته نویسنده هایی هستم ک قبلا تو بلگفا بودم!
اما الان با وجود مشکلاتی ک براش پیش اومده اومدم اینجا....

اینجا هستم فعلا

و نوشته هامو اینجا ثبت میکنم

امیدوارم بتونم اینجا دوستای قدیمیمو تو بلگفا پیدا کنم