من و مَـــرد ِ زندگیـم

تولدش روز اول محرم

جمعه, ۲۴ مهر ۱۳۹۴، ۱۲:۵۶ ق.ظ

کم کم داره این بلگ جا توی قلبم باز میکنه :) داره کم کم ازش خوشم میاد^ـ^

امشب محمد پیشمه:) ولی دیگه فردا ندارمش:(

امشب هرچی تو دلم هست رو بهش میگم! اما میدونم تا ببینمش باز دهنم بسته میشه و زیاد از دلخوریام بهش نمیگم!

امشب با خانواده من و محمد رفتیم تکیمون!

من عاشق تکیمون هستم. ی علاقه و حس خاصی بهش دارم!

دیشب تولد محمد بود

کادوشو هنو بهش ندادم! چون ندیده بودمش!

براش ی بلوز مردونه اسپرت سورمیه ای گرفتم! امیدوارم ک اندازش باشه!

الان فعلا نشسته با داداشم و گرمه صحبتن! و منم تو اتاق در حال تایپ کردن:)


البته ب این موضوع پی بردم ک این هفته ک من همش با محمد بد رفتاری کردم و همش از دستش عصبانی بودم برا پرپرمم بودش



  • banoo dey

نظرات  (۵)

  • خانوم خونه
  • سلام بانو جونم...قربونت بشم من حتما تموم حرفاتو بزن که سبک بشی و دلت نگیره عزیزم . . .
    تولد عشقتم مبارک خانومی...

  • خانوم خونه
  • سلام بانو جونم...قربونت بشم من حتما تموم حرفاتو بزن که سبک بشی و دلت نگیره عزیزم . . .
    تولد عشقتم مبارک خانومی...

    تولدش مبارک.. ینی دو شهر جدایین از هم ؟! اوه..

    توهم ازون دسته افرادی هستی که پر پر بقول خودت داغونشون میکنه!

    حرف باید گفته بشه اما یجوری بگو که باز دلخوری پیش نیاد عزیزم

  • خانوم خونه
  • کجایی خانومی
  • پونه پلویز
  • سلااااااممم واااای دل من ک بیشتررر تنگید عزییییزم ❤❤❤❤❤❤❤

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی