دنیای بی حوصله من در این روزهــــآ
راستش هی رمز و نام کاربریمو میزدم هی میگف اشتباس!
خودم احساس میکردم ک دارم رمز زو اشتبا میزنم!!!
ولی بعدش ک ایمیلم رو وارد کردم فهمیدم دارم نام کاربریمو اشتبا وارد میکنم:|
اومدم اونجا تا بلکه از دست ِ خراب کاری های این بلگفا راحت بشم:|
اما من اون وبلاگ قبلیمو خیلی بیشتر دوس دارمـــآآآآ
این روزا میگذره برا خودش...
امروز پرپر شدم
ناتوانم و مشغول لاک زدن :)
امروز یکی از دوستام زنگ زد و منو متحول کرد و ی یاوری ک برم دنبال مدرکم!!
منم زنگیدم دانشگا ک ببینم چی لازم دارم برا پروندم
ک فردا قرار شد برم پیش دانشگاهیم و اینکه برم پست بانک ی تاییدنامه تحصیلی بگیرم و امروزم اگه حالم بهتر شد برم کپی از شناسنامه و کارت ملی بگیرم! و 6 قطعه عکس
کم کم دارم ب گوشی نداشتن عادت میکنم ! و ی جورایی خیلی خوبه! راستش دیگه حوصله هیچ کسی رو ندارم حتی محمد! میخوام برا خودم باشم میخوام فقط ب خودم فکر کنم! این روزا حال خوشی ندارم! شبا تا چن قطره اشک نریزم و چن ساعتی تو رختخوابم بیدار نباشم خوابم نمیبره...
از محمد سر ی مسائلی ناراحت شدم! خیلی ناراحت! فرداش زنگ زد و ازم معذرت خواهی کرد! اما معذرت خواهیش برا من هیچ فایده ای نداشت!
- ۹۴/۰۷/۲۰